این کتاب داستان 3 فیلسوف بزرگ است: هوسرل که متافیزیک را به مرزهایش رساند، لویناسی که پنجه بر این بنبست کشید و دریدا که روزنهای به ماورای نامناپذیر آن گشود. اما درمورد نامگذاری این کتاب، باید اشاره کرد که لویناس فیلسوفی است که آنقدر محو در اخلاق شده بود که با آسودگی میتوان به جای «هوسرل، لویناس، دریدا» نام «هوسرل، اخلاق، دریدا» را برای این کتاب در نظر گرفت.
«دیگری» عبارتی است که در